خانواده ی کوچک ما

اینجا خانه ی موسی و رزیتا در فضای سایبره. سخن از عشق خواهیم گفت با بوی باران

خانواده ی کوچک ما

اینجا خانه ی موسی و رزیتا در فضای سایبره. سخن از عشق خواهیم گفت با بوی باران

امام پر کشید

سلام. خبر درگذشت ناگهانی آیت الله منتظری (یا به قول علیرضا رضایی، امام منتظری) به شدت همه مون رو متاثر کرد.

به همه ی آزادیخواهان ایرانی، درگذشت این مرد آزاده رو تسلیت می گم و آرزو می کنم بتونیم در راه ایشون قدم برداریم و در هر اندازه ای که هستیم تا آخرین لحظه ی عمرمون جلوی ظلم و ستم بایستیم و گردن خم نکنیم.

تقارن عجیبی ست

محرم، امام حسین (ع)، آزادیخواهی، حسینعلی منتظری، مرگ در آرامش و لبخند از رضایت.


همیشه فرصت انتخاب نداریا. همیشه فرصت اصلاح نداریا. همیشه نمی تونی برگردی و بک اسپیس بزنی و دوباره تایپ کنیا. بعضی تصمیما هستن که درست و غلط بگیری، تصمیم مرگ و زندگیه ها.

بعضی جملات هستن که گفتن و نگفتنشون زمین و آسمون رو با هم جابه جا می کنه ها.

بعضی نامه ها هستن ...

بعضی بیانیه ها هستن ...

بعضی پیام های تسلیت هستن که تو رو دیکتاتور (تر) می کننا ..

بعضی لکه ها هستن که وقتی روی دامنت بیفتن، با هیچ پودر انزیم داری نمی رنا.


ولش کن. اینا رو برای خودم دارم می گم.

دو روزه بد جوری تصمیمی که امام منتظری گرفت (در سال 68) و نامه ای که به امام خمینی داد و  قدرت و وسوسه ها و ... رو بوسید و گذاشت کنار، توی فکرمه


روحش شاد و راهش پر رهرو باد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد