خانواده ی کوچک ما

اینجا خانه ی موسی و رزیتا در فضای سایبره. سخن از عشق خواهیم گفت با بوی باران

خانواده ی کوچک ما

اینجا خانه ی موسی و رزیتا در فضای سایبره. سخن از عشق خواهیم گفت با بوی باران

این هنر زندگی کردن است...


یک نکته را به خاطر داشته باش، هرگز زمانی که حال و هوای مسموم بر تو غلبه کرده کاری انجام نده، فقط صبر کن و بگذار که آن سم به غیر خود تو تبدیل شود.

این یکی از قوانین و اصول زندگیست که همه چیز مدام در حال تغییر به غیر خود است . مرد خصلت زنانه و زن خصلت مردانه پیدا می کند.

هر کس دچار تغییرات ادواری میشود. آدم بد، خوب میشود، آدم خوب، بد. در این شرایط فقط باید صبور بود.

زمانی که خشم به اوج خود رسیده است از انجام هر کاری حذر کن . در غیر این صورت پشیمان میشوی و این کار تو باعث بوجود آمدن سلسله ای از عکس العمل های منفی میشود.

و تو وارد زنجیره ی پایان ناپذیری از گرفتاری میشوی.

خشم، باعث خشم فزونتر می شود. دشمنی کردن، دشمنی مضاعف بوجود می آورد و این روند همینطور ادامه می یابد.

شکیبا باش و وقتی که خشمگین هستی به نیایش بپرداز.

این فرصت را از دست نده زیرا خشم انرژی بسیار عظیمی در وجودت تولید میکند، این انرژی تخریب کننده به نظر میاید. ولی انرژی فی نفسه خنثی است. همان انرژی نابود گر، میتواند خلاق هم باشد. همان انرژی که میتواند زندگی را متلاشی کند در عین حال میتواند آن را همچون باران بهاری آکنده از طراوت سازد. فقط باید صبر کرد. اگر صبور باشی و هیچ کاری را با عجله انجام ندهی از مشاهده تغییری که دردرونت رخ خواهد داد متعجب خواهی شد.



ابتدا خشم تمام وجودت را فرا میگیرد. سپس این خشم به تدریج افزایش یافته و به نقطه اوج میرسد.... آنگاه مسیر عوض میشود و خشم تو آرام میگیرد، انرژی آن آزاد میشود و حال و هوای آزاد و خلاق به تو دست میدهد.

منظور، سرکوب احساسات منفی نیست باید نظاره گر آن بود.

بر احساسات منفی سرپوش مگذار، آن را فراموش نکن و علیه آن کاری انجام نده بلکه وقتی خشمگینی به اتاقی برو جلوی آینه قرار بگیر و چهره ی خشمگینت را تماشا کن. هیچ لزومی ندارد این چهره را به کس دیگری هم نشان بدهی. این مسئله فقط مربوط به تو وجزئی از زندگی و حال و هوای توست.

تو باید آنقدر صبر کنی تا لحظه ی مناسب فرا رسد. آن چهره ی از فرط خشم سرخ شده در آینه چهره ی یک قاتل است، آیا تا به حال به این موضوع فکر کردی که در وجود هر کسی یک قاتل نهفته است؟

هر کسی بالقوه میتواند مرتکب قتل شود. در غریزه ی هر کس خودکشی نهفته است.

خشم نمیتواند دائمی باشد. اگر صبور باشی و به انتظار بنشینی به این نتیجه خواهی رسید. هیچ چیز دائمی نیست، شادی میاید و میرود همانگونه که غم...



آیا متوجه این قانون ساده میشوی؟ همه چیز تغییر میکند.

خشم را سرکوب نکن و در عین حال عملی هم از روی خشم انجام نده و همچنان به نگاه کردن در آینه ادامه بده..

بزودی چهره ات از هم باز میشود و چشمانت حالتی متین و آرام به خود میگیرند و چیزی نمیگذرد که آکنده از طراوت و نشاط میشوی. این همان انتظار خداوند از توست.

اکنون وقت آن رسیده که قدم به دنیای بیرون بگذاری و به زندگی ادامه دهی.

این هنر زندگی کردن است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد