خانواده ی کوچک ما

اینجا خانه ی موسی و رزیتا در فضای سایبره. سخن از عشق خواهیم گفت با بوی باران

خانواده ی کوچک ما

اینجا خانه ی موسی و رزیتا در فضای سایبره. سخن از عشق خواهیم گفت با بوی باران

معرفی می کنیم، قربتا الی الله

سلام

اولا که نویسنده ی اینجا عوض شد، (هنو هیچی نشده!!) و من تونستم همسرم رو هم راضی کنم که بیاد اینجا و اون هم کنار من مطلب بنویسه. (کی پشیمون می شم خدا می دونه )


دوما این که سعی داریم اینجا از سیاست چیزی ننویسیم. به اندازه ی کافی توی شرکت و جاهای دیگه داریم ازش حرف می زنیم. اینجا به خودمون و مهمونامون تعلق داره. به زودی سمت و سوی حرف ها مشخص خواهند شد و خودتون خواهید فهمید. (اسمایلی پیام بازرگانی خارجکی)


سوما: من موسی هستم. لیسانس کامپیوتر از باهنر کرمان و فوق لیسانس IT گرایش تجارت الکترونیکی از دانشگاه شیراز، فعلا کار برنامه نویسی سیستم های مسیجینگ مخابرات می کنم.


همسرم رزیتا هم لیسانس کامپیوتر از باهنر کرمان و فوق لیسانس IT گرایش تجارت الکترونیکی از دانشگاه علم و صنعت داره. مشاور IT در یک شرکت مهندسین مشاور هستش.


اینجا قراره بوی بارون بیاد. بوی تازگی و زندگی. بوی نعمت و کرامت خدا. بوی عشق و صمیمیت.

دوست داریم هرکی که میاد اینجا سر می زنه، این بو رو حس کنه. کمی زیر بارون قدم بزنه و بره. خیس شه. امیدوارم بتونیم.


راستش زمانی که اینجا رو داشتم نام گزاری می کردم، یهو یاد آلبوم بوی باران استاد شجریان افتادم و شعر زیبای زنده یاد فریدون مشیری. اون شعر زیبا رو براتون میزارم تا شما هم لذت ببرید



بوی باران

بوی باران،بوی سبزه، بوی خاک
شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک میرسد اینک بهار

خوش بحال روزگار
خوش بحال چشمه‌ها و دشتها
خوش بحال دانه‌ها و سبزه‌ها
خوش بحال غنچه‌های نیمه‌باز
خوش بحال دختر میخک که میخندد به ناز
خوش بحال جام لبریز از شراب
خوش بحال آفتاب

ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ


بارون

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد